بیداری اسلامی

بررسی بیداری اسلامی در منطقه

بیداری اسلامی

بررسی بیداری اسلامی در منطقه

بیداری اسلامی

بیداری اسلامی و برانگیختگی و آگاهی امت اسلامی شکننده حصارهای استبداد و استکبار است .

نظرسنجی
بایگانی

بیداری اسلامی در ایران ( دوره پهلوی اول و دوم )

چهارشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۵:۲۵ ب.ظ

دوره پهلوی اول (1320 ـ 1304ش) را می توان دوره خصومت شدید علیه فرهنگ اسلامی و نهاد های دینی دانست. یکی از عواملی که به شکل گیری و تثبیت دیکتاتوری دوره رضاشاهی منجر شد، سرخوردگی روحانیون از مشروطه خواهی و آثار گمراه کننده شرکت مداوم و آشکار رضا شاه در مراسم مذهبی قبل از تحکیم موقعیت خود بود. در واقع دوگانگی و نفاق وی در این زمینه مؤثر بوده است. با این همه، نهضت بیدارگری به رغم دشواری راه، همچنان حرکتی رو به جلو داشت.
یکی از رخداد ها و تحولات مهم نهاد دینی در دوره پهلوی، تأسیس حوزه علمیه قم به کوشش آیت الله شیخ عبدالکریم حائری است. او در نهضت مشروطه خواهی خود را بی میل به آن نشان داد و از موضع گیری سیاسی دور نگه داشت. عمده ترین نتیجه تأسیس حوزه علمیه قم، انتقال مرکزیت مرجعیت شیعه از عتبات عالیه و حوزه علمیه نجف اشرف به این حوزه بود که تأثیرات فراوانی بر جامعه و مردم ایران بر جای نهاد.دیری نگذشت که این حوزه در مبارزه با افکار کمونیستی و اقدامات ضد دینی رضا شاه معروفیت پیدا کرد و خلأ موجود در پاسخگویی به پرسش ها و نیازهای جامعه در امور دینی و شرعی را پر کرد. از نظر سیاسی نیز، مسائل مشروطیت و دور بودن علما از مرکز تحولات انقلاب نیاز به ایجاد چنین مرکزی را مؤکد می گرداند.احتیاط سیاسی آیت الله حائری در شکل گیری و تثبیت موقعیت حوزه علمیه قم مؤثر بود و از گرفتار شدن آن به افراط کاری یا تفریط قبل از استحکام پایه هایش، جلوگیری کرد.
آیت الله حائری شکل سومی از مبارزه نهاد دینی را، که پی ریزی حرکت فرهنگی حوزوی و اصیل شیعی در برابر امواج فزاینده و مخرب غرب گرایی بود، پدید آورد. اگر علمای پیش از وی در بعد سیاسی و انقلابی با دو ضلع استعمار و استبداد درگیر بودند، آیت الله حائری به ضلع سوم، یعنی لائیسیسم در حال پیشروی توجه کرد و آن را جبهه اصلی مقابل دین بر شمرد و به مقابله با آن پرداخت. البته تقویت فرهنگ دینی از سوی آیت الله حائری، در آینده بیشتر ثمرات خود را بروز داد و آن پیروزی نهایی و تفوق اندیشه دینی بر سکولاریسم بود.
یکی از علمای روش بین و مبارز عصر رضا شاه، آیت الله محمد تقی بافقی بود. او در مراسم نوروزی 29 اسفند 1306، که زنان درباری (بی حجاب) وارد حرم حضرت معصومه ـ علیها السلام ـ در قم شدند، به مخالفت برخاست و به همین علت دستگیر و مدتی بعد تبعید شد.این اعتراضات در جامعه و مطبوعات انعکاس پیدا کرد و جریان مبارزه روحانیون با سیاستهای دین ستیزانه را فعال و زنده نگهداشت.
واکنش مهم دیگر علیه سیاستهای مذهبی دین ستیزانه رضا شاه در 1306 ش به رهبری آیت الله نور الله اصفهانی شکل گرفت. آقا نور الله در 3061 ش جمعیتی به نام «اتحاد اسلامی اصفهان» از پیوند روحانیون، اصناف، کسبه، متدینین ایجاد کرد و هدف آن مقابله با سیاست های فرهنگی، مذهبی و اقتصادی حکومت پهلوی بود. قیام 1306 ش در ظاهر علیه قانون نظام وظیفه، که طلاب را نیز به خدمت نظام وظیفه ملزم می کرد، بود، اما عملاً علیه سیاستهای فرهنگی رضا شاه عمل می کرد. در ادامه این قیام، علما و طلاب اصفهان در 21 شهریور 1306 به قم مهاجرت کردند که تا 4 دی 1306 (105روز) به طول انجامید. آیت الله حائری از مهاجرین استقبال کرد و امکانات رفاهی و زمینه انعکاس دیدگاه های آن ها را فراهم کرد. دربار ابتدا این مهاجرت را جدی نگرفت، ولی پس از آن که تیمورتاش، وزیر دربار، به دیدار مهاجرین رفت و با آن ها به گفت و گو پرداخت، نمایندگان علمای مشهد، همدان، کاشان، شیراز و برخی نقاط دیگر نیز به مهاجرین اصفهانی پیوستند. از سراسر کشور، تلگرافهایی نیز به شاه در حمایت از علما ارسال شد. با علمای مقیم نجف نیز تماسهایی برقرار شد. کار به جایی رسید که حکومت به فکر به توپ بستن قم افتاد. دولت به خواسته های مهاجرین تن درداد (30 آذر 1306)، ولی علما موافقت با آن را به صدور لایحه ای از طرف دولت و تصویب مجلس موکول کردند. در نهایت مخبر السلطنه، رئیس الورزا، و تیمور تاش با ایجاد تفرقه در میان مهاجرین و بدون عمل به تعهدات و وعده ها، به این قیام پیان دادند. در این میان، درگذشت ناگهانی و نابه هنگام آیت الله نورالله اصفهانی در قم، نیز در این پایان بی نتیجه، بی تأثیر نبوده است. گرچه در ظاهر امر، پایان کار بی نتیجه می نمود، ولی اجتماع روحانیون و طلاب از شهرهای مختلف و تبادل اطلاعات و افکار آن ها و پخش خبرهای این اعتراض موجب امیدواری نیروهای مذهبی برای تداوم مبارزه در سالهای آینده شد. در واقع این نوع حرکت ها نوعی تدارک صبورانه برای انجام کارهای بزرگ تر در آینده بود.
در فاصله بین سالهای 1307 و 1320 ش عرصه بر نیروهای مذهبی و عملکرد نهاد دینی بیش از پیش تنگ تر شد. در این مدت، آیت الله مدرس بر اثر ادامه مخالفت با حکومت رضا شاه به شهر خواف تبعید و سرانجام به شهادت رسید.
از رویداد های مهم دیگر عصر حکومت رضا شاه، قیام مسجد گوهر شاد است که در تیر 1314 اتفاق افتاد و یکی از علمای مشهد به نام آیت ا لله حسین قمی در اعتراض به ترویج کلاه های سبک اروپایی به تهران آمد تا شکایتش را به رضا شاه تسلیم کند، اما دستگیر و زندانی شد. در واکنش به دستگیری وی، تجمعات اعتراض آمیزی در مسجد گوهرشاد مشهد اتفاق افتاد که با کشتار مردم به دست نظامیان سرکوب شد. این بزرگ ترین قتل عام حکومت پهلوی تا 15 خرداد 1342 است. شیخ محمد تقی بهلول، واعظ معروف، به افغانستان گریخت و آیت الله قمی نیز به عراق تبعید شد. عده ای دیگر از علما و نیروهای مذهبی دستگیر و زندانی یا تبعید شدند. در مجموع، رویکرد غیر دینی حکومت رضا شاه در اداره جامعه ایران، موجب ایجاد شکاف بین حکومت و مردم و ایجاد برخوردهای خشن یا زیر زمینی شدن فعالیت نیروهای مذهبی و پیدایش وضعیت انفجار آمیز در جامعه شد. در نتیجه، سیاستهای اسلام زدایی، ضد خود را در جامعه پرورش داد و زمینه را برای تحولات دهه 30 فراهم آورد.
با شکست دیکتاتوری رضاشاه و خروج وی در 25 شهریور 1320 از ایران، به یکباره زنجیر های استبداد از هم گسست و نیروهای مذهبی و احیاگران تفکر دینی نیز، همچون دیگر نیروها، خود را از قیود حکومت رضا شاه آزاد یافتند. در این فضای نسبتاً آماده سیاسی، نیروهای مذهبی تلاش خود را برای از میان بردن فضای ضد دینی و تحمیل شده بر جامعه و احیای اندیشه دینی و بیداری اسلامی شروع کردند. در این میان، حوزه علمیه قم با وارد کردن اولین نسل دانش آموختگان نواندیش خود برای هدایت مذهبی جامعه، حیات نوینی را آغاز کرد. محور های مبارزه و فعالیت نیروهای مذهبی در اوایل دهه 30 عبارت بودند از: مبارزه با افکار احمد کسروی، مبارزه برای حجاب زنان، مبارزه با کمونیسم و مبارزه با بهائیت. در مورد هر کدام از موارد ذکر شده، تبلیغات فراوان و کتب متعددی تألیف و منتشر شد؛ رسائل مختلفی نیز نوشته شد که مشخص ترین آن ها رسائل حجابیه و کتاب کشف الاسرار امام خمینی بود که در واقع ردّیه ای بر رساله اسرار هزار ساله نوشته حکیم زاده و آثار احمد کسروی بود. این کتاب طرح اجمالی ولایت فقیه نیز بود. از سال1327 ش مسئله فلسطین نیز وارد حوزه بیداری اسلامی در ایران شد. برای رسیدن به هدفهای مذکور در چهار محور مبارزه با بی دینی، تشکلها، انجمن ها، گروه ها و احزاب سیاسی ـ مذهبی نیز به وجود آمدند. در کنار فعالیت های یاد شده، دو محور سنتی فعالیت روحانیون مکتب اجتهادی، یعنی مبارزه علیه استبداد و استعمار نیز دنبال شد. روحانیون تبعیدی بار دیگر به صحنه بازگشتند، که از جمله آن ها آیت الله حسین قمی و سید ابوالقاسم کاشانی بودند. برنامه های آموزش دینی و مذهبی نیز اصلاح شد و وضعیت اداره موقوفات نیز تغییر کرد. از پدیده های جریان احیای تفکر دینی در دهه 30 ظهور امام خمینی و ورود او به صحنه سیاسی ـ مذهبی است. ایشان در 1323 ش نخستین بیانیه مکتوب سیاسی خود را تحریر کرد و در آن، یاد آور شد که «انبیاء در حالی که کاملاً مجذوب تأمل درباره خداوند بوده اند، برای تغییر شرایط اجتماعی و سیاسی انسان ها قیام کرده اند. برعکس مسلمانان امروزی فقط به خاطر منافع دنیوی قیام کردند؛ و نتیجه آن هم، حاکمیت بیگانگان و عوامل آن ها، مانند رضا شاه... بود».
در دهه های 30 و 40 ش، دو رکن دیگر به ارکان فعالیت جنبش بیداری اسلامی افزوده شد و آن دو مطبوعات دینی و شاخه یا گرایش دین باور جنبش دانشجویی بود. البته مطبوعات دینی در دهه های گذشته نیز سابقه فعالیت داشت، ولی در این دو دهه از نظر کمی و کیفی گسترش چشم گیری یافت.

منابع :

کتاب مبارزات امام خممینی به روایت استناد

نظریه بیداری اسلامی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۰۲
محمد میرزایی جوینانی

نظرات  (۱)

جزاءک الله خیرا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی